loading...
فقط بخندید
علی بازدید : 2 جمعه 18 بهمن 1392 نظرات (0)

می دونی اگه پرشیا با ۲۰۶ ازدواج کنه بچشون چی میشه ؟ میشه فولکس آخه ازدواج فامیلی بوده بچه عقب مونده شده

 

غضنفر صبح یه لیوان خاکشیر میخوره، تا شب پشتک میزنه که ته‌نشین نشه!

 

غضنفر ازژاپن برمیگرده.بهش میگن اونجامشکل زبان نداشتی؟میگه:من نه ولی ژاپنی هاچرا !

 

 تو شهر حیف نون اینا (!) کراوات مد شده... تا الان ?? نفر تلفات داشته!

 

تو شهر حیف نون اینا برای اولین بار چرخ فلک نصب می کنن. حیف نون به شهرداری زنگ می زنه می گه دستتون درد نکنه، از وقتی پنکه بزرگه رو نصب کردین هوا خیلی خنک شده!

 

غضنفر هی نگاه به گوشیش میکرده و میخندیده ، بهش میگن اس ام اس اومده ؟ میگه آره ، میگن چیه ؟ میگه یکی هی اس ام اس میده Low Battery

 

 حیف نون می افته توی چاه، می گه خدا رو شکر تهش سوراخ نبود!

حیف نان کیس کامپیوترش رو میبره تعمیرگاه می گه آقا اینو برای ما تعمیر کن. مرده می گه: چه مشکلی داره؟ میگه: والا نمی دونم چرا چند روزه جا لیوانیش بیرون نمیاد!

 

حیف نان راننده اتوبوس بوده بعد یه مدت راننده مینی بوس می شه... می بینند که هیچی پول در نمیاره... پیگیر می شن می بینن که پولها رو پاره می کنه!!!

 

لره زنگ میزنه قم میگه آقا لطفا یه امام جمعه برای ما بفرستین... میگن:
یکی فرستادیم... لره میگه: اونو کشتیم باهاش امامزاده ساختیم یکی دیگه
بفرستین !!!

 

ترکه رو می برن دادگاه بهش میگن چرا زنت رو کشتی، اونم شب دوم عروسیت؟
میگه آخه باکره نبود.. میگن خوب همون شب اول می کشتیش، میگه آخه اون شب
بود..!!

 

 

چرخه زندگی مرد ها... در بچگی، مامان ذلیل... جوونی، دوست دختر ذلیل...میان سالی، زن ذلیل....پیری، فرزند ذلیل... بعد از مرگ، ذلیل مرده...

 

یارو میره خواستگاری، از دختره خوشش نمیاد، به بابای عروس میگه: ما میریم یه دور میزنیم، بر می‌گردیم !

 

 مگسه توی سالگرد ازدواجش، همسرش رو بغل می‌کنه و بهش میگه: عزیزم، من تو رو با هیچ گهی عوض نمی‌کنم...

 

ترکه میره کتابخونه کتابش رو پس میده... خانم کتابدار میگه: خوب کتابش جالب بود؟ میگه والا شخصیت زیاد داشت، داستان خاصی هم نداشت... کتابداره میگه: ای وای پس این شما بودین دفترچه تلفن منو برده بودین؟

 

می دونی آماره ازدواج در چه حیوونی بیشتر است ؟ .........تو حلزون چون هم خونه داره هم ماشین

 

مادره به بچش میگه : می دونم موهای خواهرت رو کشیدی شیطونه گولت زد. بچه هم میگه :آره ولی لگدی که تو دلش زدم ابتکار خودم بود

 

ترکه کارخانه عمامه سازی می زنه بعد از یک هفته پلمپش می کنند.بهش می
گن:تو کارت خوب بود جیکار کردی پلمپش کردند؟می رن تحقیق می کنند می بینند روی عمامه ها آرم نایک می زده

 

از لره می پرسن آرزوت چیه؟ میگه: دکتربشم از اتاق عمل بیام بیرون بگم: متاسفم

 

ترکه زن ژاپنی میگیره هر پنج دقیقه بهش میگه خوب خوابت میاد برو بگیر
بخواب....!


لره با شلوار ورزشی میره مسجد بهش میگن چرا با شلوار ورزشی اومدی مسجد ؟
میگه امروز مسابقه قرآن دارم!

 

 آبادانیه میره تهرون سوار اتوبوس میشه ، به راننده بلیط میده. راننده میگه آقا این بلیط ماله آبادانه ! آبادانیه میگه : کوکا چیشتو خوب باز کن ! روش نوشته آبادان و حومه!..


دو تا آبادانی به هم می رسن. اولی می گه: جات خالی دیروز رفتم شکار هفت تا خرگوش چهار تا آهو سه تا شیر شکار کردم.
دومی میگه: همش همین؟
اولی می گه: بابا، آخه با یک تیر مگه بیشتر از اینم می شه؟
دومی میگه : تازه تفنگم داشتی؟


آبادانیه میره تو یه کتابفروشی .... میگه : وولک پوستر مو رو داری ؟ ........... کتابفروش میگه : نه ........ آبادانیه می گه : وی ی ی تو هم تموم کردی ؟!!!


معلم: فعل کشیدن را صرف کن. شاگرد: کشیدم کشیدی پاره شد!


حیف نون سوار مترو می شه، تفنگ در میاره به راننده مترو می گه یالا برو دوبی!


به بزه می گن چرا زنگولت صدا نمی کنه؟ می گه گذاشتمش رو ویبره!


حیف نون می افته توی چاه، می گه خدا رو شکر تهش سوراخ نبود!


دانش آموزی داشت سر کلاس چیزی می خورد، معلم پرسید چی می خوری؟ گفت: نمی خورم! آلو خشک رو گذاشتم توی دهانم تا خیس شه زنگ تفریح بخورم!

 

 تومراسم ختم بلندگو می گه: مرحوم وصیت کرده سیاه نپوشین. حیف نون داد میزنه: مرحوم غلط کرده! ما به احترامش می پوشیم!


دو باجناق به نام های کافی ونعمت سوار یک خر بودند.
نعمت گفت اگر یک خر دیگر بود، کافی بود.
کافی گفت همین هم که هست نعمت است!


اصفهانیه آب معدنی می خره، به زنش می گه حاج خانم آب بریز توش، این خیلی غلیظه!


رشتيه ميره كلاس غيرت،نصف شب زنش پاميشه بره توالت ميگه بشين خودم ميرم


خبرنگار از یه آبادانی میپرسه ، جمعیت آبادان چقدر هست؟ آبادانی در جواب میپرسه با حومه یا بدون حومه؟ خبرنگار میگه با حومه آبادانی میگه با حومه میشه هفتاد میلیون !!


طرف باباش مى میره, بهش میگن مراسم میگیرى؟ میگه نه میریم مشهد.


ضرب المثلهای به روز شده:1-سرش بو پیتزا سبزیجات میده .2- آنتی بیوتیک بعد از مرگ سهراب.3-پرادو سواری دولا دولا نمیشه .4-پاتو از پارکتت درازتر نکن. 5- هری پاتر آخرش خوشه


یک کلاغ با یه زرافه عروسی می کنه بچشون کلافه می شه.

 

 

 

علی بازدید : 2 جمعه 18 بهمن 1392 نظرات (0)

 

جکهای خنده دار غضنفر

 

بیمار گفت:دکتر(غضنفر)!اینقدر گوشم سنگین شده که صدای سرفه خودم رو هم نمی شنوم.
دکتر(غضنفر) گفت: خب بلندتر سرفه کن!

 **********************

از غضنفر میپرسن: میگذاری پسرت بره دانشگاه؟ غضنفر میگه: آره، به شرطی که به درسش لطمه نزنه!!!

************************

به غضنفر میگن باباتو بیشتر دوست داری یا مامانتو؟ میگه مامانتو!

 

غضنفر خودشو دار میزنه. پزشکی قانونی اعلام می کنه : دلیل مرگ : ضربه ی مغزی. می رن تحقیق می کنن می بینن با کش خودشو دار زده !

 

**************************

غضنفر بعد از سی سال کچل بودن میره مو میکاره دو روز بعدش توی قرعه کشی بانک حج واجب برنده میشه

*************************

یه روز غضنفر میره مغازه لوازم خونگی چشش میافته به فلاسک میپرسه آقا اون چیه؟ مغازه دار میگه اون فلاسکه میپرسه کارش چیه میگه هر چیز سردی رو بزاری تو ش سرد نگه میداره هر چیز گرم هم بذاری توش گرم نگه میداره مرده خوشحال میشه و یکی میخره فردا که میره اداره باخودش میبره رییسش وقتی فلاسکو میبینه میگه ببینم چی تو اون فلاسکت داری؟ میگه اقای رییس 2 تا الاسکا دارم با 3 تا فنجون قهوه!

 

غضنفر نمیتوانند با 110 تماس بگیرند .چون کلید 11 رو روی تلفن پیدا نمیکنند!

 **********************

غضنفر بالای پل هوایی ایستاده بوده میگه: حالا ما خر، ما نفهم ، ما بی شعور ... اینجا اصلأ آب ردمیشه که پل زدن؟!

 ********************

به غضنفر میگن چرا سی دیت انقدر خش داره میگه:آخه زیر قسمتهای مهمش خط کشیدم !

 

جکهای خنده دار غضنفر

 

به غضنفر میگند اگه دنیارو بهت بدند چه کار میکنی میگه میفروشم میرم خارج !

 ************************

جاسم (بنده خدا خسیس) به بچه اش میگه: اگه همه نمره هات بیست بشه می برمت پارک تا بستنی خوردن بچه های دیگرو ببینی!

 ************************

غضنفر به رفیقش می گه من یه تمساح پیدا کردم چیکارش کنم؟ میگه ببرش باغ وحش. فردا رفقیش می گه بردیش؟ غضنفر می گه : آره ، تازه امشب هم می خوام ببرمش سینما !

 

غضنفر و دوستش به تاکسی میگن: آقا 3 نفر تا تجریش چقدر میگیری؟ راننده میگه: شما که 2 نفر هستید ! غضنفر میگه: مگه خودت نمیخوای بیای !

 ************************

غضنفر رفته بوده تئاتر، دوستش ازش می پرسه: چطور بود؟
غضنفر میگه: خوب بود، ولی آخرش رو نفهمیدم چی شد. قست اول که تموم شد یک پلاکارد نشون دادن که نوشته بود: "پرده دوم، دو سال بعد"
من دیگه حوصله نداشتم دو سال صبر کنم اومدم بیرون!

 ************************

تو شهر غضنفر اینا برای اولین بار چرخ فلک نصب می کنن. غضنفر به شهرداری زنگ می زنه می گه دستتون درد نکنه، از وقتی پنکه بزرگه رو نصب کردین هوا خیلی خنک شده!

  

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 2
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 10
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 2
  • بازدید سال : 2
  • بازدید کلی : 26